یک روز رویـــایی با آفتاب
راهی حج بودم.
به زیارت امام حسن عسکری.ع. رسیدم تا هم سهم امام مردم گرگان را برسانم و هم زیارت کنم آن ماه دل آرا را!
تا خواستم بپرسم آنها را به چه کسی بدهم که فرمود: آنچه را که آوردی بده به "مبارک" (غلام امام)
سلام شعیان گرگانی اش را به محضرش رساندم. اما نفهمیدم ما عاشق او هستیم یا او مشتاق ما. او هم خبر از سفر 170 روزه من داد و هم وعده دیدار در همان جمعه ای که من به گرگان می رسم.
ایشان از نوه دار شدن من و فرزنددار شدن یکی از خیرین شهرم خبر داد و حتی برای آنها نام نهاد.
برگشتم؛ درست در همان روزی که مولایم برایم فرموده بود. شیعیان و موالیان اهلبیت(ع) به دیدارم آمده بودند. به آنها مژده دیدار را دادم. سر ا زپا نمی شناختند. همه در خانه من به انتظارش نشستند.
ناگهان ماه سامرا در خانه من طلوع کرد. همه بی تابانه به پایش برخاستیم و چشمانمان را به جمالش طهارت دادیم.اشک شوق امانمان نمی داد. من حاجت دیدنش بود که به آن رسیدم.
ایشان نماز ظهر و عصرشان را در سامرا خوانده و با چشم بر هم زد نی آمده بودند گرگان.
یکی از شیعیان از نابینایی یک ماهه فرزندش غمگین بود و از حضرت طلب دعا کرد. ایشان دستی بر چشمان فرزند نابینا کشیدند و چشمها بینا شدند. الله اکبر همه بلند شد.
تا آخر روز ما مست نگاه و حضورش بودیم . یک روز رویایی با حضرت آفتاب.ع.

برگردان: از خودم
منبع: ویژه نامه سایت شهید آوینی
- ۹۱/۱۲/۰۲
ین مطلب پایین ازجایی اومده و باید میذاشتم بخونین بدک نیس
آیا مـــی دانیــــد که اگـــر شـــما در حــــال حـــمل قـــرآن بـــآشـــید ،
شـــیطان دچـــار درد شـــدید در ســـر میــــشود
و باز کـــردن قـــرآن ، شیـــطان را تجــــزیه مــــی کنـــد
و بــــا خوانـــدن قـــرآن ، به حــالت غـــش فـــرو میــــرود..
و خــــوانــدن قـــرآن باعـــث در اغــــما رفــتــنــش مــیــشود؟؟؟؟
و آیـــا شـــما مـــی دانید کـــه هنگــــامـی که مـــی خــواهـــید
ایــــن پیـــام را بــــه دیـــگــران ارســــال کنــــید ،
شیطان سعـــی خواهـــــد کــــرد تا شـــــما را منــــــصرف کند؟؟؟؟
فـــریب شیــــطان را نخــــور!!!!!
پـــس ایـــن حـــق را داریــــد کـــه ایـــن پســـت رو کـــپی کنید
و تــــوی وب هـــاتون بــــذارید.....
امام جواد علیه السلام : هر که فبر عمه ام را در قم زیارت کند،پاداشش بهشت باشد.
شهادت عمه ی سادات شفیع شیعیان تسلیت باد.